آگاتا ... پرده برداری!

09:20 1403/05/02 - Amir Mohammad

بررسی سبک داستان نویسی آگاتا کریستی با کمک گرفتن از کتاب (پرده )
 حتما برایتان پیش آمده است وقتی که به سراغ کتاب های آگاتا کریستی میروید تصور میکنید که نویسنده کمندی رابه دور گردن شما انداخته و شما را در یک خانه قدیمی میگرداند و زوایای خانه را نشان میدهد و در کنار این گشت و گذار به معمای جنایی اش هم می پردازد ، اما جالبتر ،این است که شما خود با میل خود  خواستید .تا او کمند را دور گردن شما بیاندازد و به هر کجا که خواست ببرد .
     در رمان پرده این کاملا مشهود است .خواننده با همراه کاپیتان هستینگز در یک خانه میگردد تا بتواند قاتلی را که هنوز قتلی انجام نداده بگیرد !
   در رمان پرده میخوانیم که کارآگاه معروف یعنی هرکول پوآرو به دلیل کسالتی که دارد زمین گیر شده و در عمارت استایلز ساکن شده است ؛ بله ،همان عمارتی که قبلا در آن معمایی را حل کرده بود .
در این داستان پوآرو با پنج قتل روبه رو شده‌است و فردی که نقش کاتالیزور را ایفا کرده حال به این عمارت آمده و هدفش یکی از افراد آنجاست. 
 جالب است ،وقتی شما این رمان پرده را میخوانید تا آخر نمی توانید قاتل را پیدا کنید ‌تا اینکه کارآگاه دارفانی را وداع میگوید  و هستینگز وصیت نامه پوآرو را میخواند و تازه متوجه میشود . که چه کسی قاتل است 
   در رمان پرده اثر  آگاتا کریستی به جای پرداختن به جزئیات ظاهری به بعد روانی افراد پرداخته و از آن جهت قاتل را محکوم میکند .
  در کل ،آگاتا برای من یک معلم است ...به من یاد میدهد تا در نوشتن جسور باشم و شجاعتم را در بدست گرفتن قلم ارتقا ببخشم و سعی کنم در داستان هایم ذهن مخاطب را به‌ دست بگیرم .
پیشنهاد میکنم این کتاب را بخوانید تا عمق وجود روان یک انسان را درک کنید که چگونه کار های ناشایسته انجام میدهد .